بلاگ اینورس
  • خانه
  • مقالات
    • گرافیک دیزاین

      روز جهانی آرتیست از اینورس یک میلیون تومن…

  • اخبار
  • بوت‌کمپ
  • وبسایت مدرسه اینورس

قیمت‌ها رو به گذشته برگردوندیم

منتورشیپ دوره‌های اینورس چیه و چطور کار می‌کنه؟

گزارش سالانه اینورس؛ اتفاقات و دستاوردهای سال ۱۴۰۳

مقالات

ادامه مصاحبه #ArtistToArtist با Kees Bakker

بوسیله نوشین زراعتی ۲۳ بهمن ۱۴۰۰
نوشته شده توسط نوشین زراعتی ۲۳ بهمن ۱۴۰۰

چند وقت پیش داشتم برندگان جایزه دیزاین Indigo رو نگاه می‌کردم که به Kees Bakker برخوردم. رفتم سایتش رو دیدم و خیلی از دیزاین‌هاش خوشم اومد. بهش ایمیل زدم و بعد از یک هفته جوابم رو داد و باهاش مصاحبه کردم. کارهای کیس برای من خیلی چشم‌گیرن چون با دیزاین‌های تکراری Behance فرق می‌کنن و مشخصه از ذهن قانونمند و دست پرکاری تولید شدن.
کیس سوال‌های من (و یکی از دیزاینرهای اینورس) رو خیلی کامل و مفصل جواب داد. می‌تونید بخش اول مصاحبه رو در اینستگرام اینورس و بقیه‌ش رو اینجا بخونید.


من دیزاینر‍‌های زیادی رو از طریق Behance ،Instagram و جوایز دیزاین مختلف پیدا می‌کنم. گاهی به نظر می‌رسه کارهاشون خیلی شبیه به هم، بر اساس ترندهای روز و قابل پیش‌بینیه. اما به نظرم کارهای شما متفاوته و قابل پیشبینی نیست. چه چیزی باعث این شده؟ از چی الهام می‌گیرید؟

طبق تجربه من، درک مسئله الهام (Inspiration) سخته. معمولا میاد و می‌ره و عموما در غیرمنتظره‌ترین لحظات پیداش می‌شه.

من معتقدم باید به منابع الهامتون به صورت سالم برسید. به طور مثال، در شروع یک پروژه، من کارهای بقیه دیزاینرها رو نگاه نمی‌کنم و سعی می‌کنم بیشتر الهامم رو از خود پروژه بگیرم. یکی از راه‌های من برای درک کامل یک پروژه، اینه که برای مشتری یک بریف خلاق (Creative Brief) می‌فرستم.

یک بریف خلاق، لیستی سواله که من برای مشتری طرح کردم. نمونه‌هایی از این سوال‌ها:

  1. چیه که لازمه دیزاین بشه؟
  2. داستان و تاریخچه شرکت شما چیه؟ معنی نام شرکت چیه؟
  3. اگر می‌تونستید با ۱۰ کلمه برندتون رو توصیف کنید از چه کلماتی استفاده می‌کردید؟ (جواب این سوال هر چه خلاق‌تر باشه، بهتره.)
  4. چه دیزاین‌هایی دیدید که حس می‌کنید به برند شما می‌خوره؟
  5. چه برندها یا شرکت‌هایی رو رقیب‌تون می‌دونید؟
  6. مخاطب هدف‌تون کیه؟

و غیره.

من در طی سال‌های این سوال‌ها رو چندین بار اصلاح کردم و هنوز هم با توجه به هر پروژه تغییرشون می‌دم.

جوابی که مشتری به سوال‌های بریف خلاق می‌ده، برای من مثل معدن طلا می‌مونه. همه جواب‌ها مهم نیستن، جواب‌هایی که برای من الهام‌بخشن و بهم کمک می‌کنن برای پروژه ایده‌پردازی کنم رو انتخاب می‌کنم.

اون سوالِ «رقیب‌های برند کی هستن؟» خیلی به درد بخوره. چون بهم می‌گه که دیزاین چه شکلی نباید باشه، و کجا موقعیتی برای ایجاد وجه تمایز بین این برند و بقیه برندها وجود داره.

به طور مثال، تصور کنید همه رقبای یک برند لوگوی قرمزی دارن. پس من می‌دونم که لوگوی این برند قطعا نباید قرمز باشه. نهایتا، آخر پرزنتیشنم به مشتری، تصویری از لوگوی پیشنهادیم در کنار لوگوی بقیه برندهای رقیب می‌گذارم تا ببینه چطور متمایز و متفاوت جلوه می‎‌کنه این لوگو.

زمانی که هنگام اسکیس زدن، گیر می‌کنم، می‌دونم نباید نگران بشم. من یاد گرفتم که این لحظات زیادن و راه گذشتن ازشون، اسکیس زدنه (حتی اگر اسکیس‌ها خیلی بد باشن).

اگر این جواب نده، دنبال راه‌حل‌های خارجی می‌گردم، پلتفرم‌های مختلف رو نگاه می‌کنم و چند تا کتاب مثل کتاب‌های «تاریخ طراحی گرافیک» یا «لوگو مدرنیسم» می‌بینیم.

گاهی، جواب این مسئله گیر کردن توی کار، ممکنه در حد یک پیاده‌روی کوتاه، یک دوش، یا چند لحظه دور از مانیتور و در تنهایی پیدا بشه. یکم طول کشید که من بفهمم چه چیز‌هایی بهم کمک می‌کنن به راه‌حل دیزاین برسم، ممکنه فرایند شما هم با من فرق کنه. برای پیدا کردن اینکه چی برای شما جالبه، از مشتری سوال بپرسید، به خودتون اجازه اشتباه کردن بدید و از پروسه لذت ببرید.

سوال یکی از دیزاینرهای ما ازتون اینه: به نظر می‌رسه دیزاین‌های شما یک سادگی خاصی دارن، اشکال ساده، رنگ‌های اولیه،… چطور به چنین سادگی‌ای رسیدید؟

من قبلا کاملا روی دیزاین‌های تایپوگرافی-محور کار می‌کردم چون در دانشگاه هنری که درس خونده بودم اینطور بهم یاد داده بودن (The Royal Academy of Art, The Hague) . بعدا در زندگی کاریم، شانش همکاری با Creative Directorهای فوق‌العاده‌ای رو داشتم و ازشون روش‌های مختلف رسیدن به راه‌حل‌های دیزاین رو یاد گرفتم.

نقطه شروع راه‌حل‌های دیزاین‌های تایپوگرافی-محور، نقطه خوبیه. اما گاهی محدودت می‌کنه. من یاد گرفتم که اضافه کردن اشکال گرافیکی به من کمک می‌کنه بازیگوشی بیشتری در کارم داشته باشم.

سادگی کارهام از اصلاح و کم‌کردن عناصر بصری میاد. اولین اسکیس‌هام همیشه لایه‌ها و عناصر بیشتری دارن و بعد ازشون کم می‌کنم. در این مرحله المان‌های اصلی دیزاین رو نگه می‌دارم و المان‌های تزئینی رو حذف می‌کنم. این یک مرحله لازم در پروسه طراحیمه. پروسه اسکیس زدن، تست کردن، دور ریختن اسکیس و دوباره شروع کردن.

بارها پیش اومده که، بهترین و ساده‌ترین طراحیم از پاک شدن یا خراب شدن یک فایل و دوباره طراحی کردن از روی حافظه ایجاد بشه.

به نظر من دیزاین‌های پرلایه هم خیلی جالبن! شاید همین رویکرد باشه که کارتون رو خاص می‌کنه. سوال من از دیزاینرهایی که نمی‌دونن به سمت سادگی برن یا به سمت پرلایه کردن دیزاین، اینه: تا چه حد می‌تونید به دیزاینتون لایه اضافه کنید؟ اگر لایه‌ای رو پاک کنید چی میشه؟ آیا هنوز کار می‌کنه دیزاین؟

برای من جالبه که هر دو سر این بردارد (ساده تا پرلایه) رو تجربه کنم. زیبایی دیزاین در اینه که شما می‌تونید رویکرد خودتون رو پیدا کنید و همه این رویکردهای در کنار هم می‌تونن وجود داشته باشن.

چند دیزاینر که رویکرد پرلایه دارن و من خیلی کارهاشون رو  می‌پسندم اینا هستن: Richard Niessen، Team Thursday، رضا عابدینی، Pinar و Viola. آدم همیشه دلش می‌خواد شبیه یک نفر دیگه باشه اما من معتقدم خوبه که آدم مهارت‌های ذاتی خودش رو شناسایی کنه و روشون کار کنه.

می‌تونید از یک تجربه جالب یکی از پروژه‌هاتون بگید؟

چند ماه پیش یک حذب سیاسی هلندی شناخته شده ازم خواستن در محتوای تبلیغاتی‌ و برندینگشون کمک کنم. من یک سیستم خلق کردم برای محتوای ارتباطی‌شون و برای مدیر ارتباطاتشون پرزنت کردم. مدیرشون خیلی کارم رو دوست داشت و من توسعه‌ش دادم. همون هفته یک جلسه سازمانی داشتن و که قرار شد به این ۱۰۰ عضو کار من پرزنت بشه، نه برای گرفتن تاییدشون، صرفا برای اینکه بدونن داریم چیکار می‌کنیم.

اما برخلاف توقع مدیر، جلسه اصلا خوب پیش نرفت و اعضا خیلی مخالف سیستم جدید من بودن. نهایتا فیدبک همه اعضا در قالب یک متن ۲۰ صفحه‌ای با ۱۰ نکته در هر صفحه به من تحویل داده شد. وقتی خوندمش، احساس می‌کردم دارم کامنت‌های منفی زیر توییتر می‌خوندم. مشخص بود هیچ‌کس از دیزاین‌ها خوشش نیومده و من مجبور شدم از اول شروع کنم. سیستم جدید به برندینگ اصلیشون نزدیک‌تر بود اما بیانگراتر، ساده‌تر و از لحاظ گرافیکی بولدتر. نهایتا دیزاین دوم پذیرفته شد. الان که بهش فکر می‌کنم، تجربه جالب و به یاد موندنی‌ای بود.

امیدوارم از #ArtistToArtist این هفته لذت برده باشید، به زودی با مصاحبه دیگری و نقطه نظر جدیدی بر می‌گردیم.

۲ نظرات
8
TwitterWhatsappTelegramEmail

Related Posts

راهنمای جامع استراتژی محتوا (تعریف + عناصر +...

۶ اسفند ۱۴۰۳

بسته ترکیبی اینورس: شخصی‌سازی یادگیری، با بیشترین سطح...

۴ اسفند ۱۴۰۳

«ریفرال»: سیستم هدیه معرفی مدرسه اینورس چطور کار...

۸ بهمن ۱۴۰۳

چرا روز جهانی آموزش یه روز مهم در...

۲ بهمن ۱۴۰۳

بازاریابی هوش مصنوعی، آینده‌ی کسب‌وکار شما

۲۲ دی ۱۴۰۳

فصل جدید اینورس، با آموزش «هوش مصنوعی»

۲ دی ۱۴۰۳

مارکتینگ اتومیشن چیست؟ (مزایا + کاربردها + ابزارها)

۲۶ آذر ۱۴۰۳

تولد ۱۶ سالگی اینورس

۶ آذر ۱۴۰۳

خرید اقساطی دوره های آنلاین اینورس با همکاری...

۲۱ آبان ۱۴۰۳

مسترکلاس جرات فیلم‌ سازی؛ کارگاهی برای فیلمسازان آینده

۷ آبان ۱۴۰۳

۲ نظرات

مجیدمعصومی ۳ اسفند ۱۴۰۰ - ۳:۵۹ ب٫ظ

عالی بود??هم نوع نگارش، هم محتوا✨

پاسخ
نوشین زراعتی ۴ اسفند ۱۴۰۰ - ۶:۳۶ ق٫ظ

مرسی که می‌خونی مجید جان! ?

پاسخ

نظر خود را ثبت کنید Cancel Reply

Save my name, email, and website in this browser for the next time I comment.

آخرین مطالب

  • قیمت‌ها رو به گذشته برگردوندیم

    ۳۱ فروردین ۱۴۰۴
  • منتورشیپ دوره‌های اینورس چیه و چطور کار می‌کنه؟

    ۲۶ فروردین ۱۴۰۴
  • گزارش سالانه اینورس؛ اتفاقات و دستاوردهای سال ۱۴۰۳

    ۵ فروردین ۱۴۰۴
  • تغییر در مهلت دسترسی به دوره‌های اینورس

    ۱۸ اسفند ۱۴۰۳
  • درخشش انیمیشن کوتاه برنده اسکار: «در سایه سرو»

    ۱۳ اسفند ۱۴۰۳

شبکه‌های اجتماعی اینورس

Facebook Twitter Instagram Pinterest Linkedin Youtube Telegram
  • Facebook
  • Twitter
  • Instagram
  • Linkedin
  • Youtube
  • Telegram
بلاگ اینورس
  • خانه
  • مقالات
    • گرافیک دیزاین

      روز جهانی آرتیست از اینورس یک میلیون تومن…

  • اخبار
  • بوت‌کمپ
  • وبسایت مدرسه اینورس