حقیقتا دلیلی که دارم این مطلب رو مینویسم اینه که داشتم چیزی مینوشتم و این جمله به ذهنم رسید و دلم نیومد جایی ازش استفاده نکنم=) ولی خب چه بهتر یه مطلب کاربردی هم از دلش در اومد 🙂
برای من خیلی سخته از اوقات فراغتم استفاده کنم، به طور کلی ترجیح میدم اوقات فراغت نداشته باشم چون عموما یک احساس گناهی دارم که در حال انجام کارهام نیستم و نهایتا هیچ کاری نمیکنم و ساعت ۹:۳۰ میخوابم. اما اوقات فراغت خیلی باارزشن. در عین حال حس میکنم اگه زیادی باارزش در نظرشون بگیرم یه فشار مضاعفی درست میشه که خب حالا با این زمان چیکار کنم؟ چطوری بهینه ازش استفاده کنم؟ و خب اوقات فراغته دیگه، نباید انقدر ساختارمند باشه.
هرچی به عید و تعطیلاتش نزدیکتر میشیم، بیشتر به این فکر میکنم که باید توی اون دو هفته چیکار کنم. در حدی که یک بورد کامل ترلو اختصاص دادم به فعالیتهای عیدیم. یک جورایی از همین الان میدونم که قرار نیست هیچکدوم رو انجام بدم (آره نوشین جان حتما که شما هر روز ۴۵ دقیقه ورزش خواهی کرد و صد در صد اون لیست بلند و بالای کتاب رو خواهی خوند) و از همین الان استرسش رو دارم حمل میکنم=)
اگر شما با مسائل مطرح شده در دو بندِ به شدت شاخه به شاخه و پریشون بالا ارتباط برقرار میکنید، این پست برای شماست.
(اگر هم شما در اوقات فراغتتون، با Duolingo اسپانیایی تمرین میکنید، این پست برای شما نیست، حتی کامنت هم نذارید. بذارید ما انسانهای گیج خودمون با خودمون مسئله رو حل کنیم لطفا.)
پیشنهادهایی برای اوقات فراغت:
- اول از همه: انقد جدی نگیرید اوقات فراغتتون رو.
اگر یه روز دلتون میخواست توی اون چند ساعت بعد از کار، کاری نکنید، نکنید. من خودم توی یه مدرسه خیلی جدی بزرگ شدم و وقتی از مدرسه اومدم بیرون اصلا یک روحیهای توم به وجود اومد که از بیکاری لذت میبرم، یا اینکه مثلا اگر دیر برسم جایی، آدرنالین خاصی بهم میده=)) اصلا و به هیچ عنوان نمیگم این ایده خوبیه و تشویقتون نمیکنم چنین روحیهای داشته باشید اما حالا اگر دیدید یه همچنین احساساتی دارید، سعی کنید ریشهیابی کنید که از کجا میان، سعی کنید درکشون کنید و به این نیازتون (یا عقدهتون) یکم توجه کنید. - کارهای بیهدف گاهی باارزشترین کارها هستن.
Practice هنری من، ساخت ویدیوئه، الان دو ساله که دارم ویدیو آرت میسازم. هر سری یکم این فرایند جلو میره و یک شکل منسجمی به خودش میگیره و من دربارهش مینویسم و نتیجهگیری میکنم، حوصلهم سر میره. نمیگم باید ناآگاهانه خلق هنر کرد اما داشتن یک فرمول هم چندان زاینده نیست. من یاد گرفتم هر وقت تو کارم گیر کردم و دیگه ایدهای نداشتم، یکم کارهای متفرقه انجام بدم. مثلا کلاژ خیلی کمکم میکنه، چراکه ذاتا مدیوم پیشنهاددهندهایه. شاید پیدا کردن چنین خروجی خلاقانهای (Creative Outlet)، عصرهای شما رو هم خوشرنگ و رو کنه. بیهیچ جهتگیریای اینو میگم اما دورههای اینورس برای پیدا کردن یه مسیر جالب و جذاب که همیشه در دسترس باشه و بشه هر زمانی دید خوبن:) - یوگای خودتون رو پیدا کنید.
من و یوگا اصلا بهم نمیخوریم، من ذاتا تند و پرهیجانم و یوگا آروم و کند. اما من از تاثیرات یوگا، از آرامشی که بهت میده، از حس بعدش، خیلی لذت میبرم. خیلی تلاشم رو کردم با چالشهای چنین ورزش کندی کنار بیام اما نشد، تا وقتی که پذیرفتم که خب شاید این کار من نیست، شاید من با چیز دیگهای ذهنم آروم میشه و خستگی از بدنم میره. چیزی مثل آشپزی، یک ورزش دیگه، سودوکو، نوشتن! اگر راههای معمول مدیتیشن بهتون نمیخوره، یک چیزی پیدا کنید که همون نتیجه رو براتون داشته باشه. تمرکز و در عین حال بیفکری داشته باشه.
این چیزهایی بود که به ذهن من رسید، در کل هیچجوره این متن همسطح تیتر جذابش نمیشه=))
برام تو کامنتا از اوقات فراغتتون بنوسید که توی اوقات فراغتم بخونم.
۱۰ نظرات
سلام
به نظرم خیلی باحال تونستین به یه برنامه ریزی درست برای زمانتون شکل بدین
من کل زمانمو دو بخش کردم یکی برای دیگران یکی برای خودم
یعنی اینکه زمانی که برای خودم در نظر میگیرم شامل اهداف و خواسته های شخصیم میشه و زمانی که برای دیگران میذارم یه جوری از لاک دفاعی خودم بیرون میام و اجازه همراهی بقیه اتفاقات زندگی رو میدم
هنوزم نتونستم بالانسی بین این دوتا برقرار کنم
سروش جان، خیلی حرفت برام جالبه و این تفکیک خود و دیگری رو من هم یه جاهایی بهش رسیدم. من هم اصلا نتونستم به صورت منسجم چنین بالانسی رو برقرار کنم و هنوز تلفیق این دو بخش برام ترسناکه. ممنون از پیامت!
نمیتونم بیان کنم چقدر خوشحال و کمک کننده بود،خسته نباشیدد
خیلی با دیدن این پیام خوشحال شدم، ممنون ازت ۳>
این چالش رو منم دارم. با تمرین ساز زدن، تاحدودی تونستم اوقات فراغتم رو بهینه و مفرح کنم.?
عالی! ساز واقعا تاثیرگذاره. ?
منم میگم خیلی سخت نگیریم به خودمون. هر حسی اومد، اومد. تازه شم به نظرم این تعطیلات فقط دو هفته ست. بهتره برنامه ریری بیشتر از نوع تفریحی باشه تا درسی. چون در طول بقیه سال، بعد درسی بیشتر به تقریحی میچربه. پس تو این دو هفته بذاریم بعد تفریحی بچربه و برنده شه
منم موافقم زهرا جان! امیدوارم تعطیلات خوبی بوده باشه برات. سال نوت مبارک! ?
نوشین جان قدرت نوشتن شما قابل ستایشه و من امروز تو بلاگ یه سری از مطلب های شما رو خوندم و مطمئن هستم که این خود منسجم یا نا منسجم تو پر است از استعداد و به خیلی ها در آینده کمک خواهی کرد .سال نو مبارک
داود جان، خیلی خیلی خوشحال شدم از پیامت! خیلی لطف داری، ممنون که میخونی. سال نوت مبارک! ✨