این روزها یکی از موضوعهای هر دورهمی و بحثی، رمزارز و بورس و فلانه. من تا یک سال پیش از این بحث بیزار بودم، اول اینکه درک خوبی ازش نداشتم (چرا دروغ، هنوزم ندارم) و دوم، کلا با بازی با پول حال نمیکنم. اما حالا که صحبتهای جایگزین، درباره جنگ و مرگه، خودم قبل از هر چیزی میگم “از بیتکوین چه خبر؟”
با اینکه هنوز نسبت به کل این داستان یکم گیجم و هنوزم دقیقا نمیدونم بیتکوین چه خبر، اما بحث کلی سرمایهگذاری برام جالب شده.
(در نظر داشته باشید که در این متن، اشارهای به نقدهای لازم به دنیا و سیستمهای سرمایهداری نشده و به عنوان یک پیشفرض در نظر گرفته شده.)
سرمایهگذاری روی یه چیزی مثل رمزارز کار عجیبیه، مخصوصا برای عموم آدمها که واقعا هم شاید خبری از پشت ماجرا ندارن و یکم دلی و براساس مشاهداتشون و تجربه دیگران، این کار رو میکنن. خیلی بامزهست، آدمهایی که برای پولشون زحمت کشیدن، حاضر میشن به امید یک اتفاقی که کلی هم شک هست توش، اون رو صرف یک دارایی مجازی کنن. نقدی بهشون وارد نیست از نظر من، دمشون هم گرم و امیدوارم بترکونن. چیزی که جالبه اینه که شاید خیلی از این آدمها حاضر نمیشدن همون پول رو صرف یک کلاس بکنن، یا کتاب بخرن.
داشتم با یکی از همکارام که چند ماه پیش اولین خرید رمزارزش رو کرده حرف میزدم (خیلیم ضرر کرده تا اینجاش، ازتون خواهش میکنم اگه دل پاکی دارید براش دعا کنید?)، و ازش پرسیدم که چقدر رمزارز خریده و این پولی که داده چه نسبتی با درآمدش داشته. بهم گفت “مقدار این پول برای من نگرانکننده نبود، یعنی با خودم فکر کردم اگر ماهی انقدر پول ازم کم شه، چیزیم نمیشه.” ازش پرسیدم اگر همون پول رو، من بهت ماه به ماه پس میدادم و بهت میگفتم اجازه نداری سرمایهگذاری مالی یا پساندازش بکنی، باهاش چی میخریدی؟ گفت “ساز“.
ولی جالبه که ساز نخریده، نه؟ حالا نه که بخوایم همکار بیچاره من رو روانکاوی کنیم (جدی خیلی ضرر کرده، دعا کنید?)، اما اکثرمون همینطوری نیستیم؟ چرا حاضریم روی یک جنبش خارج از ما که عملا هیچ منطق و اعتمادی بهش نیست سرمایهگذاری کنیم، اما روی خودمون نه؟
Anna Akana (یکی از یوتیوبرهای موردعلاقهم) توی یه ویدیویی درباره استخدام افراد میگفت که یک هشدار جدی براش، افرادین که وبسایت ندارن. چون به نظر اون کسی که وبسایت نداره، حاضر نشده روی خودش سرمایهگذاری کنه، پس Anna Akana به عنوان رئیسش چرا باید روش سرمایهگذاری کنه؟
فکر میکنم ایدهآلش این باشه که بیش از هر چیز دیگهای، بخوایم روی خودمون سرمایهگذاری کنیم. فکر میکنم وقتی بیرون از ما انقدر در حال تغییر و تحوله، انقدر غیرقابل پیشبینی و اعتماده، باید بتونیم ثابتترین و قابل اعتمادترین بخش مجموعه زندگیمون باشیم.
این اونقدر چیز پیچیدهای نیستا، همونقدر که مشورت با یک دوست اهل بورس یا شنیدن ماجرای موفقیتآمیز یک آدم خوششانس برامون تاثیرگذاره، باید شنیدن تجربه دیگران و دیدن چگونگی پیشرفتشون هم تاثیرگذار باشه.
سرمایهگذاری روی خودمون لازم نیست بدون ریسک باشه، میتونه از یک اعتماد لحظهای شروع بشه، از یک تلاش کوچیک یا یک تعهد ریز.
۵ نظرات
به نظر من دلیل این که آدما به سرمایه گذاری توی رمز ارز و بورس و … علاقه دارن اینه که امید دارن با این روش بدون زحمت کشیدن پول دربیارن اما اگه قرار باشه روی خودشون سرمایه گذاری کنن این به معنی تلاش بی وقفه و شبانه روزی بیشتر از قبله که این احتمالا اصلا براشون جذاب نیست ولی امن ترین راهه
موافقم!
چقدر عامیانه و با کلام ساده، منطق سرمایه گذاری روی خود رو قابل فهم کردید! عالی بود
امیدوارم همه به این واقعیت ساده و در عین حال بسیار مهم برسن که برای موفقیت مالی باید آموزش دید و چراغ های خاموش ذهن رو روشن کرد …
ممنون که خوندی میثم جان! پیامت خوشحالم کرد. ?
موافقم.